مدرسه استثنایی آزادی مشهد | ||||
با عرض سلام فرصتی دست داد تا مانند سالهای قبل قسمتی از فعالیت های آموزشی و فرهنگی را که امسال در مدرسه ما اجرا شد به روایت تصویر بکشیم. لازم است از تلاش و همکاری همه معلمان مشاور مدرسه خانم رباط جزی وکادر اداری تشکر نماییم. جشن میلاد رسول اکرم
مراسم روز جهانی معلولین شرکت در مراسم حرم مطهر امام رضا (ع)
[ چهارشنبه 93/11/29 ] [ 10:6 عصر ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
[ چهارشنبه 93/11/29 ] [ 9:3 عصر ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
[ چهارشنبه 93/11/29 ] [ 8:51 عصر ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
. باز گیتى روشن آمد از جمال عسگرى
ماه گردون شد خجل پیش هلال عسگرى
موکب اجلال او چون شد پدید از گرد راه
محور آمد هر جلالى در جلال عسگرى
هادى دین مى برد دست دعا پیش خدا
چشم حق بینش چو مى بیند جمال عسگرى
من چو گویم در مقام و حسن این کودک که هست
منطق پیر خرد مات از کمال عسگرى
تا تقرّب بر خدا جویند خلق نه فلک
روبد هر یک بامژه گرد نعال عسگرى
عصمت زهرا عیان از چهره زیباى او
خصلت حیدر ببینى در خصال عسگرى
رشک کوثر بُرد از لعل لب جانبخش او
ماه گردیده خجل از خط و خال عسگرى
گلشن جاوید گردد هر زمین شوره زار
چون ببیند موکب فرخنده فال عسگرى
دانش سرشار او تا کرد تفسیر کتاب
عالمى سیراب گردید از زلال عسگرى [ پنج شنبه 93/11/9 ] [ 7:6 صبح ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
مردی خری دیدکه درگل گیرکرده بود و صاحب خر ازبیرون کشیدن آن خسته شده بود. برای کمک کردن دُم خر راگرفت، وَ زور زد، دُم خر از جای کنده شد. فریادازصاحب خر برخاست که « تاوان بده»!.. مرد برای فرار به کوچهای دویدولی بن بست بود.خود را در خانهای انداخت.زنی آنجا کنار حوض خانه نشسته بود وچیزی میشست و حامله بود. از آن فریاد و صدای بلند در ترسیدو بچه اش سِقط شد. صاحبِ خانه نیز با صاحب خر همراه شد. مردِ گریزان برروی بام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچهای فرودآمد که درآن طبیبی خانه داشت. جوانی پدربیمارش رادر انتظار نوبت در سای? دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیرمرد بیمار افتاد، چنان که بیمار در جا مُرد.فرزندجوان به همراه صاحب خانه و صاحب خر به دنبال مردافتاد!.. مَرد، به هنگام فرار، در سر پیچ کوچه بایهودی رهگذر سینه به سینه شد واورابه زمین انداخت .تکه چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست!.. مرد گریزان، به ستوه از این همه،خود رابه خان? قاضی رساند که پناهم ده و قاضی در آن ساعت با زن شاکی خلوت کرده بود. چون رازش را دانست، چار? رسوایی را در طرفداری از او یافت: و وقتی از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به داخل خواند. نخست از یهودی پرسید. یهودی گفت: این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب میکنم. قاضی گفت : دَیه مسلمان بر یهودی نصف بیشتر نیست.باید آن چشم دیگرت را نیزنابینا کند تا بتوان از او یک چشم گرفت! وقتی یهودی سود خود را در انصراف ازشکایت دید،به پنجاه دینار جریمه محکوم شد!..جوانِ پدر مرده را پیش خواند. گفت: این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد،هلاکش کرده است.به طلب قصاص او آمدهام.قاضی گفت: پدرت بیمار بوده است،و ارزش زندگی بیمار نصف ارزش شخص سالم است.حکم عادلانه این است که پدر او را زیرهمان دیوار بخوابانیم و تو بر او فرودآیی،طوری که یک نیمه ی جانش را بگیری!جوان صلاح دیدکه گذشت کند،امابه سی دینار جریمه، بخاطرشکایت بیموردمحکوم شد!.. چون نوبت به شوهر آن زن رسید که از وحشت سقط کرده بود،گفت : قصاص شرعی هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد. حال میتوان آن زن را به حلال درعقد ازدواج این مرد درآورد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند.برای طلاق آماده باش!..مردک فریاد زد و با قاضی جدال میکرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به طرف در دوید. قاضی فریاد داد :هی! بایست که اکنون نوبت توست!.. صاحب خر همچنان که میدوید فریاد زد: من شکایتی ندارم. می روم مردانی بیاورم که شهادت دهند خر من، از کرهگی دُم نداشت! [ سه شنبه 93/11/7 ] [ 10:52 عصر ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
???????????????????????????????????????????????????
یاد ِ آن روزی که ما هم "آب بابا" داشتیم دفتر ِ خط خورده ی ِ مشق ِ الفبا داشتیم
کفشهایی وصله دار و کوچک و شاید گِلی یک دل اما بی نهایت مثل ِ دریا داشتیم
صبح میشد عطر ِ نان ِ تازه و چای و پنیر سفره ای هرچند ساده.. دلخوشی ها داشتیم
زندگی یک ده ریالی بود در دست ِ پدر پول ِ توجیبی که نه، انگار دنیا داشتیم
بوسه ی پُر مهر مادر وقت ِ رفتن هایمان راه ِ خانه تا دبستان شور و غوغا داشتیم
نم نم ِ باران که میشد مثل ِ گنجشکان ِ خیس از پی ِ هم می دویدیم و تماشا داشتیم
برگ بود و خش خش و بابای ِ پیر ِ مدرسه باز هم پاییز ِ رنگارنگ و زیبا داشتیم...
????????????????????????????????????????
علت بکار بردن لفظ یاعلی هنگام خداحافظی:
از پیغمبر سئوال شد:
یارسول الله،ما وقتی صحبتمون،حرفمون با یکی تموم میشه، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم، به بیان پارسی می گوییم: خداحافظ و به زبان عربی می گوییم: فی امان الله اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم... شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:تو را به خدا می سپارم! آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟ حضرت فرمودند: پایان صحبت، خداوند سبحان به من "یاعلی" گفت،من نیز به خدای خود " یا علی" گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود. یاعلییییییییییی خدمت شیعیان مرتضی علی ع منبع:کتاب سخن خدا ص71 - زندگانی چهارده معصوم ص49 - معراج ص13
??????????????????????????????????????????????????
دوستان اگر متاهل داریم و بچه دار
یا اگر خواهر برادر کوچیکتر دارید
بیاین به جای شعر یک توپ دارم قلقلیه به فرزندانمون این شعر رو یاد بدیم؛
یه دل دارم حیدریه عاشقه مولا علیه من این دل ونداشتم از تو بهشت برداشتم خدا بهم عیدی داد عشق مولا علی داد
????????????????????????????????????????????
گفت دعا کن می آید،میماند...
گفتم:آنکه با دعایی بیاد،به نفرینی میرود...
خواستی بیایی،خواستی بمانی.
با دعا نیا...
با دل بیا با دل بمان...
???????????????????????????????????????????????????? [ سه شنبه 93/11/7 ] [ 10:44 عصر ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
فلج چندگانه یا اِسکلروزِ چندگانه که با نام اختصاری اِماِس یا MS نیز شناخته میشود، یک بیماری التهابی است که در آن غلافهای میلین سلولهای عصبی در مغز و نخاع آسیب میبینند. ام.اس (MS) که به طور معمول در سنین 20 تا 50 سالگی و در زنان دو برابر مردان اتفاق میافتد، نوعی بیماری عصبی است که پژوهشگران دلایل متعددی برای ابتلا به آن ذکر میکنند. گفتنی است آمار مبتلایان به بیماری ام.اس در ایران حدود 70 هزار نفر است. [ یکشنبه 93/5/5 ] [ 3:29 صبح ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
[ دوشنبه 93/4/16 ] [ 12:20 عصر ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
به نام خدا به مناسبت دهه فجرو با یاری خیرین محترم وتلاش مدیریت محترم مدرسه استثنایی آزادی آقای قناد و معلمین مدرسه سه واحد در مدرسه تجهیز وافتتاح گردید. آزمایشگاه علوم جهت آموزش عینی مفاهیم علوم آماده وتجهیز گردید. اتاق مطالعه که با کتب مختلف وتخته مطالعه آماده گردید. و اتاق تایپ که با تعداد 5دستگاه لب تاب مجهز شد.ودر اختیار دانش آموزان قرار گرفت . مجددا از همکاری خیرین که در تهیه لوازم کمک نمودند تشکر مینماییم.
افتتاح آزمایشگاه واتاق مطالعه واتاق تایپ افتتاح آزمایشگاه واتاق مطالعه واتاق تایپ افتتاح آزمایشگاه واتاق مطالعه واتاق تایپ
افتتاح آزمایشگاه واتاق مطالعه واتاق تایپ افتتاح آزمایشگاه واتاق مطالعه واتاق تایپ افتتاح آزمایشگاه واتاق مطالعه واتاق تایپ [ دوشنبه 92/12/5 ] [ 8:51 صبح ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
به نام خدا میلاد امام حسن عسگری (علیه السلام)برهمه مبارک [ شنبه 92/11/19 ] [ 9:46 صبح ] [ همکاران ]
[ نظرات () ]
|
||||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |